باغ رویاهای من

پروازی به وسعت رویاهای شیرین یک عاشق

باغ رویاهای من

پروازی به وسعت رویاهای شیرین یک عاشق


و هنوز وقتی باران عشق می بارد تو را به خاطرم می آورد.

 

و هنوز وقتی بوی بهار به مشامم می رسد تو را به یادم می آورد.

 

و هنوز و قتی اشک هایم را بر گونه هایم می بینم تو را در زلالی اشک هایم می بینم.

 

و هنوز وقتی پاکی نمازم را حس می کنم پاکی عشقت را می بینم.

 

و هنوز وقتی به یاد عشقم می افتم به خود می بالم.

 

و هنوزاین هنوزهای من همیشگی است...

 

و حالا زمانیست که به دیگر چشمانم نیاز ندارم چون دیگر

زیباترین
صحنه زندگیم را ، یعنی تو را نمی بینم.