باغ رویاهای من

پروازی به وسعت رویاهای شیرین یک عاشق

باغ رویاهای من

پروازی به وسعت رویاهای شیرین یک عاشق

الهی

الهی...
 چرا باید بمانم در حریمی
      که چشمانی برایم پرفریبند
چرا باید بمیرم در نگاهی
     که هر لحظه برایم پر حزین است
چرا باید بمانم من نمیرم؟
چرا باید بمانم من اسیرم؟
الهی تو بگو...
 آخر چرا ...آخر چرا... من اینچنین در خود اسیرم
خدایا گاه بی گاه... به هر آشفتگی ...در هر نگاهی
همیشه خوانده ام
            احساس تلخ بی پناهی غربت آشفتگی بی همدمی را
اگر که شعله ای از آتشی بودم در این شب
سرکش میشدم و می رفتم ...و می رفتم... و می رفتم...
و میکشیدم بازوان خسته ام را
............به روی پیکر پوشالی این مردمان بی هویت
و میسوزاندم ...و می سوزاندم...و می سوزاندم ...
 ..................تمام این مترسک های بی احساس و پو شالی را
چرا باید بمانم من نمیرم؟
چرا باید بمانم من اسیرم؟

 سمانه******* شمیم عشق  

http://shamimeeshgh.blogsky