باغ رویاهای من

پروازی به وسعت رویاهای شیرین یک عاشق

باغ رویاهای من

پروازی به وسعت رویاهای شیرین یک عاشق

به یاد روزهایی که رویایی وجود داشت


خودکشی در رویا
نیست امشب هیچ باد خوش نفیری
نیست امشب هیچ یاد دلفریبی     
ابر امشب اشک حسرت می فشاند
خاک امشب بذرفرقت می نشاند   
 آسمان امشب چه دلگیر است       
                زبانم گنگ,دستم بسته,پایم قفل و زنجیر است.                
مرا یارای ماندن نیست 
سکوت ,بهت را یارای خواندن نیست. 
 من امشب میروم همراه گریه تا سرای دیگر هستی ,نکن گریه
 نکن گریه ,که اشک چشم تو, هرگز نخواهد برد از سرم مستی
    من امشب میروم بی تو, کنار آه, خواهشهای شیرینت که میگویی:
"بمان امشب ,فقط امشب ,همین امشب"
ولی دیر است ,حیف ,دیشب منتظر بودم بگویی تو به من:
"تو عشق شیرینم بمان با من "
       و من امشب ناامید از عشق ,از دنیا ,از این هستی بی پایان بی همتا
       امید من دگر امشب مرا یاری نخواهد کرد
         آسمان و اشک ماه امشب مرا راضی نخواهد کرد
               من امشب میروم ,مرگم همین امشب پناه آخرین باشد.
          همین امشب غروبم را به تو تبریک خواهم گفت;
   تویی که یک نفس با من نخواندی, آه
تویی که یک نفس با من نخندیدی
   که من محتاج تو بودم, ولی هرگز وجودت را به آغوشم نبخشیدی.
           و من هر روز میمردم برای آن بهانه های شیرینت 
              ولی هر روز هر لحظه غرورم را به زیر پا لگد کردی
  نامه های عاشق دیوانه ات را پاره می کردی
        صدایم را -شنیده,نشنیده-پاسخی هرگز نمی گفتی ,
           و من امشب جواب آن همه ظلم تو را آرام خواهم داد
 چرا امشب به یاد آن همه عشق من افتادی؟!
نگاهت غرق در باران و می گویی:
 "بمان  امشب, همین امشب , نگو دیر است"
ولی.....
دیر است ,دگر دیر است, نگو این جمله دیگر است:
"دیشب منتظر بودم بگویی تو به من:
"تو عشق شیرینم بمان با من"

نظرات 5 + ارسال نظر
شوالیه سیاه جمعه 18 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 06:29 ب.ظ http://shovalieh.co.sr

سلام دوست من
واقعا زیبا بود
در پناه حق یا علی............

دفتر عشق جمعه 18 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 07:14 ب.ظ http://www.daftareshghe.blogsky.com/

سلام خوبی؟ وب زیبایی داری. خوشحال میشم به وب لاگ منم سر بزنی... منتظرم. شاد باشی. یا حق

نرگس یکشنبه 20 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 06:13 ب.ظ http://nargesb.blogsky.com

سلام اقا رضا
ممنون که به من سر زدید.شعر قشنگی بود.مخصوصا اون تصوبر بالاش عالی بود.منم اپ هستم بهم سر بزنید خوشحال میشم...

اطهر چهارشنبه 23 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 06:36 ب.ظ http://brightfire.blogsky.com

کاش می دانستیم
زندگی با همه وسعت خویش محفل ساده غم خوردن نیست
زندگی خوردن و خوابیدن نیست
اضطراب و هوس دیدن و نا دیدن نیست
زندگی جنبش و جاری شدن است
از تماشاگه آغاز حیات تا به جایی که خدا میداند


سلام
زیبا بود
موفق باشید
من آپم

وحید جمعه 25 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 06:55 ق.ظ http://www.mesbah.blogfa.com

من در غروب جاده

تنها و پیاده

منتظر میمونم

تا از چشمهای ستاره

راز قصه نگاتو

باز برات بخونم

....

هر چی آرزوی خوبه مال تو...
خیلی خوشم اومد
اگه اجازه بدبد لینکت را بگذارم
منتظرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد